دوشنبه، دی ۱۴، ۱۳۸۸

جملاتي براي زندگي

وقتي خدا من رو آفريد مطمئن بود اشتباه نكرده پس چرا من خودم رو قبول نداشته باشم؟
اگر كتاب زندگي چاپ دوم داشت هرگز نمي گذاشتم كه با غلط چاپ گردد
زندگی برگ بودن در مسیر باد نیست، امتحان ریشه هاست
آدم خوشبين كسي است كه جدول را با خودكار حل ميكند و بدبين كسي است كه در خيابان يك طرفه به هر دو سمت نگاه مي كند
يادت باشه دنيا گرده,هر وقت احساس كردي به اخر رسيدي شايد در نقطه شروع باشي!!!
تاريك ترين ساعت شب نزديكترين زمان به طلوع خورشيده
هيچوقت عشق رو گدايي نميكنم چون هيچوقت چيز با ارزشي به گدا داده نميشه
جوانان در لذت بردن از زندگي چنان عجولند كه گويي ديگر وقتي برايشان باقي نيست و پيرها چنان ارام زندگي مي كنند كه گويي ده ها سال ديگر زنده خواهند بود!
آرزوهايت را يادداشت کن .خداوند آنها را فراموش نميکند اما تو از خاطرت ميرود .آنچه امروز داري خواسته ديروز بوده است
نگرا ن کارهایی که در گذشته اشتباه انجام دادی نباش ...تمام شد رفت .... نگران کارهایی باش که باید انجام دهی
قلب آدما مثه یه جزیره دور افتاده میمونه,این که کی واسه اولین بار پا به جزیره میزاره مهم نیست,مهم اون کسی که هیچ وقت جزیره رو ترک نمی کنه...
غروب شد خورشيد رفت. آفتابگردان دنبال خورشيد مي گشت ناگهان ستاره اي چشمك زد آفتابگردان سرش را پايين انداخت. آري.... گلها هيچوقت خيانت نمي كنند.
خداوند همه چيز را در يک روز نيافريد. پس چه چيز باعث شد که من بينديشم ميتوانم همه چيز را در يک روز به دست بياورم
فقط و فقط وقتی برای کسی معجزه رخ می ده که به معجزه اعتقاد داشته باشه نه وقتی که بهش نیاز داشته باشه
دو مورد بیهوده ترین احساسات، غصه خوردن برای اتفاقی است که افتاده و نگرانی برای چیزی است که احتمال دارد و در آینده روی دهد
لبخنــــــــــد، راه کـــــــــم خــرجـــــــي براي تغيــــــــر چهـــــــــــره است
چه تو زنده باشي چه نباشي فردا خورشيد دوباره طلوع مي كنه پس بمون و از سهم از خورشيدت استفاده كن
همواره به آینده فکر کن ، هنوز کتاب هایی برای خواندن ، غروب هایی برای تماشا کردن و دوستانی برای دیدن وجود دارند
اتفاق اول بايد در درون من رخ دهد تا تكرار آن را در دنياي بيرون ببينم
ما هميشه صداهاي بلند را مي شنويم, پر رنگها را مي بينيم, سخت ها را مي خواهيم
غافل از اينكه خوبها آسان مي آيند,بي رنگ مي مانند و بي صدا مي روند
هميشه فکر کن تو يه دنياي شيشه اي زندگي ميکني.پس سعي کن به طرفه کسي سنگ پرتاب نکني چون اولين چيزي که ميشکنه دنياي خودته.
در دنيا جاي كافي براي همه هست پس بجاي اينكه جاي كسي را بگيري سعي كن جاي خودت را پيدا كني
زيبايي فقط در سطح پوست است وزشتي تا اعماق استخوان مي رود*
زندگي قصه مرد يخ فروشي است که ازاو پرسيدند:فروختي؟ گفت:نخريدند،تمام شد
خداوندا ! دستانم خالی اند و دلم غرق در آمال. یا به قدرت بیکرانت دستانم را توانا گردان یا دلم را از آرزوهای دست نیافتنی خالی کن