جمعه، مهر ۲۴، ۱۳۸۸

این همه عاشق داری، چطور حسودی نکنم ؟

وقتی‌ باد آروم آروم، موتو نوازش می‌کنه
طبیعت وجودتو اینقدر ستایش می‌کنه
وقتی‌ که یواشکی خواب به سراغ تو میاد
برای داشتن چشمای تو خواهش می‌کنه
وقتی‌ شب فقط میاد، برای خوابیدن تو
خورشید از خواب پا می‌شه، تنها واسه دیدن تو
وقتی‌ که چشمه حریصه، واسه لمس تن تو
یا که پیچک آرزوشه، بشه پیراهن تو
وقتی‌ هر پرنده به عشق تو پرواز می‌کنه
عشق تو، حتی طبیعتو هوس باز می‌کنه
وقتی‌ تو قلب خدا این همه جا هست واسه تو
چرخ گردون، واسه تو گردشو آغاز می‌کنه
این همه عاشق داری، چطور حسودی نکنم ؟